دایره شایستگی چیست؟

یه مفاهیمی تو زندگی هر کدوم از ما وجود دارد که اونها رو از قبل یا به صورت پیشفرض توی ذهنمون داشتیم، ولی هیچوقت بهشون توجه نکردیم؛ یکی از اون مفاهیم دایره ی شایستگی یا همون دایره ی شأن و منزلت هست؛دقت کردید که یکسری ها میگن که ما خطوط قرمزی برای خودمون داریم؟
ولی واقعا چقدر اون خطوط قرمزشون مشخص هست؟

دایره شایستگی چیست؟

خطوط قرمز تو کجاست؟

وقتی بهشون فکر می‌کنی شاید نتونی خیلی دقیق بگی؛ دایره ی شایستگی هم همینه؛ در ازای دریافت چه مبلغی حاضری دروغ بگی یا دل آدم هارو بشکونی؟ در ازای دریافت چه مبلغی حاضری جون آدم هارو به خطر بندازی؟
در ازای دریافت چه مبلغی حاضری به اون کسی تبدیل بشی که هیچوقت نبودی؟
ممکنه الان با یه غرور و اعتماد به نفس زیادی بگی که همه ی اینهارو میدونی! ولی تاحالا پیشنهاد وسوسه برانگیز بهت شده؟
چقدر حاضری جلوی این پیشنهادها تسلیم نشی؟
یه جمله ی معروفی هست که میگه هر کسی یه مبلغی داره.
قیمت تو،مبلغ تو، اون بخش وسوسه برانگیز تو کجاست؟
دایره ی شایستگی برای من و تو مشخص می‌کنه که تا کجا آدم ها میتونن پیش برن؟
اینجوری میتونی بهتر زندگی کنی، دایره ی شایستگیت هرچقدر هم که کوچکتر باشه بهتره، تو یسری چیزا خطهای قرمزتو مشخص کن.

از کجا به بعد حاضری راهی که شروع کردی رو کنار بزاری؟

دقت کردی به بعضی از آدم ها نمیتونی «نه» بگی، حتی اگه اونها وارد خطوط قرمز شما بشن و اسمش رو میزاری که من نمیتونم به این و اون «نه» بگم؛ داری خودت رو با چی قانع میکنی؟
من اینهارو دارم به سهیل میگم، تو هم اینهارو به خودت بگو!
این راهی که شروع کردی در ازای چه پیشنهادهایی قرار هست که کنار گذاشته بشه؟
این موضوعها همین الان باید مشخص بشه،باور کن که اینجوری قشنگتر میشه زندگی.
اینجوری دیگه لازم نیست که بعد از هر پیشنهادی که بهت شد بشینی به این فکر کنی که جواب مثبت بدی یا منفی؟
یا حاضر نیستی بعد از هر اتفاقی به این فکر کنی که ادامه بدی یا نه؟

فقط کافیه بسنجی این پیشنهاد یا این اتفاق وارد دایره ی شایستگی من میشه یا نه؟

در این صورت یا جواب یقیناً مثبته یا جواب کاملا منفی و بعدش به این فکر نمیکنی که چرا گفتم آره یا چرا گفتم نه؟
ما میخوایم دو روز زندگی کنیم، ما میخوایم قشنگ زندگی کنیم و با دونستن اینها هست که میتونیم زندگی کنیم.
سقف خدا خیلی بزرگه رفیق، سقف خدا رو چی میدونی؟ سقف بالا سرت؟آسمون بالای سرت؟ یا آسمون آسمون ها!
ماها ازون بالا حتی ینفرمون هم دیده نمی‌شیم!
حتی کوه ها و دشتها هم ازون بالا دیده نمیشه و همه ی ما بخشی از اون هستیم.
درک نمیکنم اینهمه کینه و نفرت و دشمنی رو؛ مگه چقدر میخوایم زندگی کنیم؟
بزار اینارو بهتر یاد بگیری.
بزار زندگی کردن رو تجربه کنی.
عشق و مفهوم اون رو فراموش نکن.
ما وقتی آرومیم که قانون های خودمون رو بشناسیم، امیدوارم هممون زیر این سقف بزرگ آروم باشیم و زندگی کنیم.