پایه های نهم (تیزهوشان)، دهم، یازدهم و دوازدهم جهت دریافت برنامه ی 2 هفته ای رایگان مشخصات خود را به شماره ی 09025646234 پیامک کنید.

طرح های مشاوره ا ی آنلاین

تست ادبیات دهم درس 8 ترکیبی

به این نوشته امتیاز دهید

تست ادبیات دهم درس 8 برای دانش آموزان رشته ریاضی و تجربی و انسانی است. شما میتوانید با حل این تست ها خود را به چالش بکشید و بفهمید چقدر روی درس تسلط دارید. شما میتوانید با دنبال کردن پیج اینستاگرام تیم مشاوره تحصیلی اکو و کانال تلگرام تیم مشاوره تحصیلی اکو تست هایی مشابه تست ادبیات دهم درس 8 و جزوات دیگر را هم در اختیار خورد داشته باشید همچنین کانال تلگرام تیم اکو دارای ویس های انگیزشی مهندس حاج کرم مدیر آموزشگاه پرسا می باشد.

دانلود تست ادبیات دهم درس 8

تست ادبیات دهم درس 8 دارای 50 سوال می باشد و شما میتوانید بعد از حل این تست ها به پاسخنامه مراجعه کنید. این تست ها دارای دو پاسخنامه تشریحی و کلیدی است و شما میتوانید بعد از حل تست ها به پاسخنامه کلیدی مراجعه کرده و درصد خود را حساب کنید و اگر هم در سوالی ایرادی داشتید با مراجعه کردن به پاسخنامه تشریحی میتوانید ایرادات خود را برطرف کنید.

دهم 13

برای دریافت لینک تست ادبیات دهم درس 8 به جدول پایین صفحه مراجعه کنید.

ادبیات دهم درس 8

معنی تست ادبیات دهم درس 8 در این قسمت در اختیار شما عزیزان قرار میدهیم. اسم این درس سفر به بصره می باشد. تست ادبیات دهم درس 8 به شما کمک میکند تا یک گام مثبت به سمت کنکور بردارید.

  • چون به بصره رسیدیم، از برهنگی و عاجزی به دیوانگان ماننده بودیم، و سه ماه بود که موی سر، باز نکرده بودیم و می‌خواستم که در گرمابه رَوم، باشد که گرم شوم که هوا سرد بود و جامه نبود و من و برادرم هر یک لُنگی کهنه پوشیده بودیم و پلاس پاره‌ای در پشت بسته از سرما.
  • وقتی به بصره رسیدیم به دلیل برهنگی و ناتوانی شبیه دیوانه­ ها شده بودیم و سه ماه بود که حمام نکرده بودیم و من می­خواستم به حمام بروم تا گرم شوم زیرا هوا سرد بود و لباس بر تن نداشتم و من و برادرم هر کدام لُنگی (تکه پارچه ­ای) پوشیده بودیم و از سرما، گلیم ­پاره ­ای بر پشت بسته بودیم.
  • گفتم اکنون ما را که در حمّام گذارد؟ خورجینکی بود که کتاب در آن می‌نهادم، بفروختم و از بهای آن دِرَمَکی چند، سیاه، در کاغذی کردم که به گرمابه‌بان دهم، تا باشد که ما را دَمَکی زیادت‌تر در گرمابه بگذارد که شوخ از خود باز کنیم. چون آن درمک‌ها پیش او نهادم، در ما نگریست؛ پنداشت که ما دیوانه‌ایم.
  • با خود گفتم: حالا چه کسی به ما اجازه می ­دهد وارد حمام شویم؟ کیسه کوچکی بود که در آن کتاب می گذاشتم، آن را فروختم و از فروش آن، پول اندکی به دست آوردم و آن را در کاغذی پیچیدم که به مسئول حمام بدهم تا شاید اجازه دهد کمی بیشتر در حمام بمانیم و خود را پاکیزه کنیم. (چرک­ه ای خود را پاک کنیم). وقتی آن پول کم را پیش او گذاشتم به ما نگاه کرد؛ فکر کرد که ما دیوانه ­ایم.
  • ما به گوشه‌ای باز شدیم و به تعجّب در کار دنیا می‌نگریستیم و مُکاری از ما سی دینار مغربی می‌خواست، و هیچ چاره ندانستیم، جز آنکه وزیرِ مَلکِ اهواز، که او را ابوالفتح علی بن احمد می‌گفتند، مردی اهل بود و فضل داشت از شعر و ادب، و هم کرمی تمام، به بصره آمده بود.
  • ما به گوشه ­ای رفتیم و از کار دنیا متعجب بودیم. و کرایه ­دهنده چهارپا از ما سی سکه طلای مراکشی (به عنوان کرایه) می­ خواست و ما هیچ چاره­ای نداشتیم جز آن که به سراغ وزیر حاکم اهواز برویم که به او ابوالفتح علی بن احمد می­ گفتند و مردی شایسته بود و از شعر و ادب دانشی داشت و بسیار بخشنده بود، و در این زمان به بصره آمده بود.

در ادامه معنی تست ادبیات دهم درس 8

  • پس مرا در آن حال با مردی پارسی که هم از اهل فضل بود آشنایی افتاده بود و او را با وزیر، صحبتی بودی و این [مرد] پارسی هم دست تنگ بود و وسعتی نداشت که حال مرا مرمّتی کند. احوال مرا نزد وزیر بازگفت. چون وزیر بشنید، مردی را با اسبی نزدیک من فرستاد که «چنان که هستی برنشین و نزدیک من آی.»
  • پس در آن هنگام با مردی از اهالی فارس آشنا شده بودم که با وزیر دوستی داشت. و این مرد فارسی هم فقیر بود و ثروتی نداشت که به من کمکی کند. (پس) احوال مرا به وزیر گفت. وقتی وزیر وضعیت مرا شنید مردی را با اسبی نزد من فرستاد (و پیغام داد:) همان­گونه که هستی بر اسب سوار شو و نزد من بیا.
  • من از بدحالی و برهنگی، شرم داشتم و رفتن مناسب ندیدم. رقعه‌ای نوشتم و عذری خواستم و گفتم که «بعد از این به خدمت رسم.» و غرض من دو چیز بود: یکی بی‌نوایی؛ دویم گفتم همانا او را تصوّر شود که مرا در فضل، مرتبه‌ای است زیادت، تا چون بر رقعۀ من اطّلاع یابد، قیاس کند که مرا اهلیت چیست، تا چون به خدمت او حاضر شوم، خجالت نبرم.
  • من به خاطر وضعیت بد و برهنگی خود خجالت کشیدم و مناسب ندانستم که بروم. نامه­ ای نوشتم و عذرخواهی کردم و گفتم که «زمانی دیگر به خدمت می­ رسم.» و هدف من از این کار دو چیز بود: یکی فقر و اوضاع پریشانم، دوم این­که او با خود تصور می­کند من در علم و معرفت مقام بلندی دارم ، وقتی نامه مرا بخواند می­ سنجد و پی می­ برد که مقدار شایستگی من چقدر است تا زمانی که به خدمت او می ­روم، شرمنده نشوم.
  • در حال، سی دینار فرستاد که این را به بهای تَنْ جامه بدهید. از آن، دو دست جامۀ نیکو ساختیم و روز سیوم به مجلس وزیر شدیم. مردی اهل و ادیب و فاضل و نیکومنظر و متواضع دیدم و متدیّن و خوش سخن. ما را به نزدیک خویش بازگرفت
  • بی­ درنگ سی دینار فرستاد (و پیغام داد) که با این پول پوشاک تهیه کنید. از آن پول دو دست لباس مناسب و شایسته تهیه کردیم و روز سوم به مجلس وزیر رفتیم. مردی شایسته، ادیب، دانا، خوش­چهره، فروتن، دیندار و خوش­سخن بود. ما را نزد خود نگه داشت.
  • و از اوّل شعبان تا نیمۀ رمضان آنجا بودیم، و آنچه، آن اعرابی کرای شتر بر ما داشت، به سی دینار، هم این وزیر بفرمود تا بدو دادند و مرا از آن رنج آزاد کردند. خدای، تبارک و تَعالی، همۀ بندگان خود را از عذاب قرض و دین فرج دهاد، بِحقِّ الحقّ و اَهلِهِ
  • و از از اول شعبان تا نیمه رمضان آنجا بودیم و همین وزیر دستور داد آن­چه آن عرب بیابانی بابت کرایه شتر از ما طلب داشت، که سی دینار بود، به او پرداخت کردند و مرا از آن ناراحتی رها کردند. خدای، تبارک و تَعالی، همۀ بندگان خود را از عذاب بدهی و دین رهایی بدهد، بِحقِّ خداوند و اهلش
  • و چون بخواستیم رفت، ما را به اِنعام و اِکرام به راه دریا گسیل کرد؛ چنان که در کرامت و فراغ به پارس رسیدیم. از برکات آن آزادمرد، که خدای، عَزَّ و جَلَّ، از آزادمردان خشنود باد. بعد از آنکه حال دنیاوی ما نیک شده بود و هر یک لباسی پوشیدیم، روزی به در آن گرمابه شدیم که ما را در آنجا نگذاشتند.
  • و وقتی می خواستیم برویم، ما را با بخشش و گرامی داشت از راه دریا روانه کرد؛ به طوری که به خاطر کمک های آن آزاد مرد با کرامت و آسایش به استان پارس رسیدیم. خدای گرامی و شکوه مند، از آزادمردان خشنود باشد. بعد از این که حال دنیایی ما خوب شد و هر دویمان لباسی پوشیدیم، روزی به همان گرمابه ای رفتیم که ما را در آنجا نگذاشتند داخل شویم.

ادامه تست ادبیات دهم درس 8

  • چون از در، در رفتیم، گرمابه‌بان و هرکه آنجا بودند، همه بر پای خاستند و بایستادند؛ چندان که ما در حمّام شدیم، و دلّاک و قیّم درآمدند و خدمت کردند و به وقتی که بیرون آمدیم، هرکه در مَسلَخ گرمابه بود، همه بر پای خاسته بودند و نمی‌نشستند، تا ما جامه پوشیدیم و بیرون آمدیم.
  • زمانی که از در وارد شدیم، به محض ورود، صاحب حمام و هرکه در آنجا بود، به احترام ما بلند شدند و ایستادند تا زمانی که ما وارد حمام شدیم و مشت و مال­ دهنده و کیسه­ کش آمدند و تعظیم کردند. و زمانی که از حمام بیرون آمدیم، هرکه در رختکن حمام بود، همه ایستاده بودند و نمی­ نشستند تا ما لباس پوشیدیم و بیرون آمدیم.
  • و در آن میانه [شنیدم] حمّامی به یاری از آنِ خود می‌گوید: «این جوانان آنان‌اند که فلان روز ما ایشان را در حمّام نگذاشتیم.» و گمان بردند که ما زبان ایشان ندانیم. من به زبان تازی گفتم که: «راست می‌گویی، ما آنانیم که پلاس پاره‌ها بر پشت بسته بودیم.» آن مرد خجل شد و عذرها خواست و این هر دو حال در مدّت بیست روز بود و این فصل بدان آوردم تا مردم بدانند که به شدّتی که از روزگار پیش آید، نباید نالید و از فضل و رحمت کردگار، جَلَّ جَلالهُ وَعَمَّ نوَالهُ، نا امید نباید شد که او، تَعالی، رحیم است.
  • در آن میانه شنیدم حمامی به یکی از دوستان خود می­گوید: «این جوانان همان کسانی هستند که فلان روز اجازه ندادیم وارد حمام شوند.» و فکر می­کردند ما زبانشان را نمی ­فهمیم؛ من به زبان عربی گفتم که: «درست می گویی. ما همان کسانی هستیم که گلیم ­پاره ­ها به پشت بسته بودیم.» آن مرد شرمنده شد و بسیار عذرخواهی کرد. و این وضعیت در مدت بیست روز اتفاق افتاد و این فصل را به این علت نوشتم تا مردم بدانند که یک سختی که روزگار پیش می ­آورد، نباید شکایت کرد و از بخشش و رحمت خداوند که بزرگ است شکوه او، و فراگیر است لطف او نباید ناامید شد، زیرا آن بلندمرتبه، مهربان است.

تیم مشاوره تحصیلی اکو

تیم مشاوره تحصیلی اکو تست ادبیات دهم درس 8 را در اختیار شما قرار داده است تا شما بتوانید با حل کردن این تست گام مثبتی به سمت کنکور خود بردارید. تیم مشاوره اکو اینجا کنار شماست تا حساس ترین سال زندگیتان را به خوبی سپری کنید و به تمام اهدافتان مربوط به کنکور در این سال برسید.

تحلیل ادبیات کنکور ۱۴۰۰ تجربی از لحاظ آماری
مشخصات
اطلاعات
نام درس:
ادبیات درس 8
پایه :
دهم
رشته:
ریاضی و انسانی و تجربی
نوع سوالات:
تستی
تعداد سوالات :
50
مرجع سوالات:
تیم مشاوره تحصیلی اکو
طراح:
تالیفی و سراسری
لینک های دانلود
تلگرام
فیسبوک
واتساپ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

توسط سهیل حاج کرم
همه (160)
دکمه بازگشت به بالا