پایه های نهم (تیزهوشان)، دهم، یازدهم و دوازدهم جهت دریافت برنامه ی 2 هفته ای رایگان مشخصات خود را به شماره ی 09025646234 پیامک کنید.

مقالات آموزشی و مشاوره ای

مهندسی صنایع و مدیریت صنعتی

تماس با ما مشاوره تحصیلی رایگان
به این نوشته امتیاز دهید

در این مقاله می‌خواهیم به نکات مشترک و همچنین اختلافات موجود بین دو رشته محبوب مهندسی صنایع و مدیریت صنعتی بپردازیم.

تفاوت ها و شباهت های مهندسی صنایع و مدیریت صنعتی

این دو رشته شباهت‌های بسیاری باهم دارند و آن هم به دلیل واحدهای مشترک درسی بین آن‌ها است. در زیر به‌صورت مختصر به بعضی از اشتراکات و اختلافات می‌پردازیم:

بعضی از واحدهای درسی هستند که فقط مهندسین صنایع آن‌ها را می‌گذرانند. که در رشته مدیریت صنعتی اثری از آن‌ها نیست. مانند: استاتیک، مقاومت مصالح، روش‌های تولید ۱ و ۲، کارگاه جوش، کارگاه ریخته‌گری، کارگاه ماشین‌ابزار ۱ و ۲، آزمایشگاه فیزیک ۱ و ۲، آزمایشگاه شیمی، مبانی برق، آزمایشگاه مبانی برق، محاسبات عددی، معادلات، برنامه‌نویسی، نقشه‌کشی صنعتی ۱ و ۲، و دروس اختصاصی گرایش‌های تولید، تکنولوژی صنعتی، تحلیل سیستم و ایمنی صنعتی مانند: طراحی ایجاد، طراحی قالب و…

این تفاوت واحدهای درسی خیلی از مسائل را روشن می‌کند. مهندسان صنایع واحدهای عملی زیادی را پاس می‌کنند. منصفانه نیست که تأثیر گذراندن این واحدهای عملی را نادیده بگیریم. در مقابل غیرمنصفانه است اگر تعداد زیاد دروس صرفاً مدیریتی را برای رشته مدیریت صنعتی نادیده بگیریم.

بعد فنی

این دو رشته در دروس تخصصی هم شباهت‌های بسیاری باهم دارند. اما تفاوت در این است که در جایی که مهندس صنایع به بعد فنی توجه دارد. یک مدیر صنعتی به آن به‌صورت کلی و کلان نگاه می‌کند. همچنین به بعد مالی و هزینه‌یابی و همچنین بعد انسانی در جهت بهره‌وری که محصول کارایی و اثربخشی است توجه خاصی دارد. که نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری بالای رشته مدیریت صنعتی است.

مهندسی صنایع و مدیریت صنعتی

یک مهندسی صنایع، بازوی اجرایی مدیریت برای بهبود سیستم‌ها است. در مقابل مدیریت صنعتی یک دید کلان نسبت به همه وجوه یک سازمان دارد. (نظیر مالی و حسابداری، بازاریابی و فروش، تولید، منابع انسانی و…) که مهندسین صنایع چنین دیدگاه جامعی را ندارند. به‌عبارت‌دیگر مهندسی صنایع، به‌عنوان پلی بین مدیریت و رشته‌های فنی عمل می‌کند.

به همین دلیل است که در رشته مدیریت، با ابزارها و تکنیک‌هایی آشنا می‌شوند. که مهندسین صنایع آنها را خیلی عمیق‌تر مطالعه می‌کنند. از طرف دیگر، مهندسین صنایع، دروس فنی (نظیر فیزیک، استاتیک، مقاومت مصالح، علم مواد، روش‌های تولید، مبانی برق، شیمی عمومی، برنامه‌نویسی کامپیوتر، نقشه‌کشی صنعتی و …) را می‌گذرانند. تا بتوانند با کارشناسان رشته‌های فنی، ارتباط برقرار نمایند. درحالی‌که دانشجویان رشته مدیریت، چنین دروسی را پاس نمی‌کنند. مهندسین صنایع، برخی دروس مدیریتی (نظیر اصول مدیریت، اصول حسابداری، اقتصاد خرد و کلان) را می‌گذرانند. تا بتوانند دیدگاه هزینه – فایده و اقتصادی را به دست آورند.

حرکت بین کل و جزء

مهندس صنایع باید بتواند که بتواند حرکت بین کل و جزء را انجام دهد. یک مهندس صنایع باید بتواند همانند یک مدیر ارشد به موضوعات بنگرد. نگرش مدیریت ارشد به هر موضوع عمدتاً از دیدگاه هزینه – فایده و ارتباط آن با سایر وجوه سازمان است. مهم است که مهندسین صنایع بتوانند چنین دیدگاهی داشته باشند.

حرکت بین جزء و کل (یا به‌عبارت‌دیگر در حدفاصل مدیریت و رشته‌های فنی ماندن) کاری بس مشکل است. برخی کل‌نگر شده و دوست دارند مدیر شوند. که در این صورت باید سایر جنبه‌های دانش مدیریت را نیز کسب نمایند. برخی نیز جزءنگر شده و روی یک فیلد متمرکز می‌شوند. شاید به دلیل مشکل بودن ایفای چنین نقشی است. که برخی از کشورها و دانشگاه‌ها، عطای داشتن رشته‌ای با محتوای مهندسی صنایع را به لقایش بخشیده‌اند و آن رابین رشته‌های مختلف، تقسیم نموده‌اند.

تقسیم بندی سازمانی

در این جا باید اشاره کنم که سازمان‌ها را می‌توانیم به سه سطح تقسیم کنیم. سطح اول، مدیران ارشد سازمان‌اند. سطح دوم مدیران میانی و سطح سوم مدیران عملیاتی. به نظر من مهندسان صنایع می‌توانند در سطوح دوم و سوم و مدیران صنعتی می‌توانند در سطح اول فعالیت کنند. (البته باید اشاره کنم که دانش‌آموختگان مدیریت صنعتی و مهندسی صنایع، تحت هر شرایطی گزینه‌های بهتری نسبت به فارغ‌التحصیلان رشته‌های فیزیک، شیمی، ریاضی، کشاورزی، مامایی و.. برای تصدی این سطوح سه‌گانه در سازمان‌های تولیدی هستند.)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا